آسمان نمی خواهد که آدمی بدبخت باشد چون در باطن او میل
به سعادت را قرار داده است و به سعادت آدمی خداوند ستوده
می شود .
آیا درست است که زن سعادت خو را به بدبختی همسرش بدست
آورد .
آیا درست ست که مرد عواطف همسرش را به اسارت بگیرد تا
خوشبخت شود .
جبران خلیل جبران
ما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
ای همه پاکی و ایثار و صداقت
ای همه عشق و محبت
به تو می اندیشم
به تو ای آیت مهر
به تو ، ای خوب تر از جلوه ماه و مهتاب
تو لطیفی و پر از ناز ، چو گل
تو زلالی و پر از لطف ، چو آواز نسیم
چه شرابی که به پیمانه من ریخته ای ؟
چه شراری تو به جان و دلم انگیخته ای ؟
ای چراغ شب ظلمانی من
ای سراسر همه شور ، ای سراپا همه نور
ای فروغ غم پنهانی من
به تو می اندیشم ، ای گل به تو می اندیشم
به تو ای آیت مهر
به تو ای خوب تر از جلوه ماه و مهتاب
همه جان من ، از چشمه ایثار تو سیراب شده
مادر دهر کجا چون تو بزاید ، هیهات
روز شادی و جوانی ، همه جا همره من
روز پیری و غم و خسته دلی یاور من
شده ام در بر شطرنج تو مات
مادر دهر کجا چون تو بزاید ، هیهات
همه آثار من از عشق تو
پر نقش و نگار
همه گفتار من ، از وصف تو
رنگین چو بهار
من چه دارم که به تو هدیه کنم
ای سراسر همه شور
ای سراپا همه نور
می رسد پیک نسیم می وزد باد بهار
باز با درد گران باز با حال نزار
به تو می اندیشم ای گل
به تو می اندیشم