سلام

همه چی هست

سلام

همه چی هست

مارگوت بیکل

پس از سفرهای بسیار  

و عبور از فراز و فرود امواج این دریای طوفان خیز 

بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم 

بادبادن برچینم، پارو وانهم 

سکان رها کنم 

به خلوت لنگرگاهت درآیم  

و در کنارت پهلو گیرم 

آغوشت را بازیابم 

استواری امن زمین را 

زیر پای خویش

کیستی تو

کیستی که من
این گونه
به اعتماد
نام خود را
با تو می گو یم،،
نان شادی ها یم را
با تو قسمت می کنم،
به کنارت می نشینم وبر زانوی تو
این چنین آرام
به خواب می روم؟
کیستی که من
این گونه به جد
در دیار رویا های خویش
با تو زندگی می کنم؟

 

بهترین دوست اون دوستی که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت


بنشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی

 بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی.